ایلیا در این جلد از فصل اول به دنبال پرورش استعداد خود است که ماجرای سخت و ناگواری برای او پیش میآید و با کمک خضر از مهلکه نجات مییابد. ذهن او پر از سؤالات گوناگون است و در پی یافتن پاسخ آنها از حقایق بسیاری آگاه میشود. این فهم و اطلاع نسبت به برخی مسائل، او را وارد مرحلهی تازهای میکند. امیرعلی از سرنوشت پدر خویش آگاه میشود و پی میبرد در مسیری قرار است قدم بردارد که پدر نیز همان راه را طی کرده است. البته با کمکها و پشتیبانیهایی که در این مسیر از طرف لشکر نور به آنها میشود نیز آشنا میگردد. یکی از وجوه تمایز امیرعلی قهرمان یا همان ایلیا با سایر قهرمانان در این جلد مشخص میشود. قدرت امیرعلی از انوار طیبه اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام که شجره نور هستند اعطا میشود که ماجرای امضای آن در ابتدای جلد دوم نمایش داده میشود. امیرعلی در این جلد درخت طوبی را میشناسد. درخت طوبی که سرشار از نور است نماد خاندان نور و برگرفته از حدیث نبوی[1] است. امیرعلی هر مقدار که به منشأ این نور نزدیکتر باشد قدرتمندتر خواهد بود.
سپس او میفهمد که مبارزه به روزگار او و پدرش منحصر نمیشود بلکه از ابتدای تاریخ و به قدمت مبارزه حق و باطل وجود داشته و ایلیا برش کوچکی از آن را در زمان و مکان مشخص پیش میبرد.
دشمنان ایلیا با تشکیل گروههای مخوف تحت فرمانروایی قائن به دنبال نابودی بشریت هستند و در تلاشاند تا ظلمت و سیاهی را در جهان حکمفرما کنند. سابقه کار آنها نیز به قدمت و درازای عمر لشگر روشنایی است. قائن که عبری کلمه قابیل است، در اولین نزاع بین حق باطل، آنجا که هابیل را کشت با شیطان عهد بست تا در انحراف جامعه و از بین بردن آدمیان از هیچ کاری دریغ نکند.

- وزن کتاب 100 گرم
- نویسنده امین توکلی
- قطع وزیری
- ناشر رویا پردازان
- گروه سنی بالای 8 سال
- تعداد صفحه 78 صفحه
- موضوع داستان مصور کمیک