برشی از کتاب:
یک روز یکی از اقوام تماس گرفت و پرسید:
آقا حمید اسم اون آتشنشانی که باهاش تصادف کرده بودی چی بود؟
گفتم: بهنام میرزاخانی، چطور مگه؟
گفت: آخی خیلی حیف شد!
با تعجب پرسیدم: چطور مگه؟ چی شده؟
با ناراحتی زیادی گفت: الآن اخبار اعلام کرد که جزو شهدای حادثه پلاسکو بوده و اولین نفری که شهید شده ایشون بوده.
با شنیدن این خبر گویا دنیا را روی سرم خراب کردند، طوری برایش گریه میکردم که انگار بچه خودم را از دست دادم. هم خودم، هم خانوادهام، هم تمام دوستان و فامیلی که خصوصیاتش را برایشان تعریف کردهبودم، همه ناراحت شدند و اشک ریختند. برای اخلاق خوبش میشود چندین کتاب نوشت. این شهید بزرگوار گویا جزو ملائک بود.
(به نقل از رانندهای که با بهنام تصادف کردهبود).
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.