محصول به سبد خرید اضافه شد
0
۰ از ۵
(از ۰ نظر)

بیست سال و سه روز(مدافعان حرم ۱۲)

موجود

روایت زندگی جوام ترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی به قلم خانم سمانه خاکبازن.

تعداد
%10
قیمت:
45000 تومان
تخفیف:
%10
قیمت:
40500 تومان

مجموعه کتاب های مدافعان حرم، صحنه ای است که در آن، ناگفته های حیات سرمدی ایثارگران فرازمینی در منظر مخاطبان به نمایش درآمده تا تأکیدی باشد بر اینکه همیشه پرچم دارانی هستند که بیرق حقانیت اسلام ناب محمدی (ص) را تحت زعامت سلاله ای از تبار درخشان ولایت، به هر قیمتی بر دوش کشند.
و این زمان، زمان تفوق اسلام بر کفر جهانی است.

گزیده ای ازمتن کتاب بیست سال وسه روز:

شهید سید مصطفی موسوی. عاشق موسیقی بود؛ هم پاپ و هم سنتی. اگر با بچه های فامیل جمع می شدند می زدند به دل جاده و می رفتند سفر، گاهی قلیان هم می کشید؛ اما نماز اول وقتش هیچ وقت ترک نمی شد. هر پنج شنبه بهشت زهرا می رفت. هم سر خاک خسرو شکیبایی و پیمان ابدی، هم سر خاک شهید پلارک و شهدای گمنام … . …وقتی خیال سید مصطفی راحت شد که مادر سراغ کارهایش رفته، برگه دومی را از لای کتابش بیرون کشید و به آقا سید گفت: «رضایت نامه دوم. امضا می کنی؟» آقا سید لبخندی زد و گفت: «ای کلک. فکرشو می کردی مامان بیاد نه؟» سید مصطفی لبخندی زد و به امضایی که آقا سید پای برگه می انداخت، نگاه کرد و گفت: «به مامان نگو. باشه؟» آقا سید نگاهی به چهره خندان پسرش انداخت و گفت: «حالا که امضا کردم و خیالت راحت شد، بگو چرا آن قدر اصرار داری بری؟ برو دانشگاه. درس بخون. الآن مملکت ما به آدم های تحصیل کرده بیشتر احتیاج داره. جنگ حالا حالا ها هست.» چهره سید مصطفی جدی و لحنش جدی تر شد. نگاهی به چشمان آرام پدر انداخت و گفت: «شاید جنگ حالاحالا ها تموم نشه؛ اما ممکنه من عوض بشم. هیچ تضمینی نیست که پنج سال دیگه، دو سال دیگه که درس من تموم شد، اون موقع هم همین آدم باشم.»

وقتی خیال سیدمصطفی راحت شد که مادر سراغ کارهایش رفته، برگۀ دومی را از لای کتابش بیرون کشید و به آقا سید داد و گفت: «رضایت‌نامه دومم، امضا می‌کنی؟» آقا سید لبخندی زد و گفت: «ای کلک، فکرش رو می‌کردی مامان بیاد نه؟» سیدمصطفی لبخندی زد و به امضایی که آقا سید پای برگه می‌انداخت، نگاه کرد و گفت: «به مامان نگو، باشه؟» آقا سید نگاهی به چهرۀ خندان پسرش انداخت و گفت: «حالا که امضا کردم و خیالت راحت شد، بگو چرا این‌قدر اصرار داری بری؟ برو دانشگاه و درس بخون. الان مملکت ما به آدم‌های تحصیل‌کرده بیشتر احتیاج داره. جنگ حالاحالاها هست.» چهرۀ سیدمصطفی جدی و لحنش جدی‌تر شد. نگاهی به چشمان آرام پدر انداخت و گفت: «شاید جنگ حالاحالاها تموم نشه؛ اما ممکنه من عوض بشم. هیچ تضمینی نیست که پنج سال دیگه، دو سال دیگه که درسم تموم شد، اون موقع هم همین آدم باشم.»

مشخصات کالا
وزن 226 g
نویسنده

سمانه خاکبازان

ناشر

روایت فتح

تعداد صفحه

قطع

نوع جلد

شومیز / جلد نرم

شابک

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “بیست سال و سه روز(مدافعان حرم ۱۲)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شاید این‌ها را هم دوست داشته باشید

کالاهای مرتبط

رفتن به بالای صفحه

تمامی حقوق و مزایای این سایت متعلق به کتاب جان می باشد و هرگونه کپی برداری پیگرد قانونی خواهد شد.