گزیده متن
کتابخوان حرفه ای سعید بود
راوی: حسین شفیعی، (دوست صمیمی شهید)
خیلی اهل مطالعه بود. به شدت هم خودش را درگیر کتاب ها می کردو گاهی کتاب هایی می خواند که قطرش آن قدر زیاد بود که اگر با آن به گردن کسی می زدیم، می شکست. متنش آنقدر عجیب . زیاد بودکه من فقط نگاه می کردم خسته می شدم و حوصله برای خواندن آن در خودم نمی دیدم. اگر اردویی می رفتیم، من در کیفم آجیل پر می کردم و او کتاب! انواع و اقسام کتاب. موضوعات ریاضی، تاریخی، جغرافیایی، مذهبی و…
سوریه که رفتیم یک سری از اقلام و اجناس را نمی توانستیم ببریم؛ یکی از آنها کتاب بود.. گاهی محل استقرار ما خانه مردم بود، گاهی نیز نبود. آنجا که اتاقکی داشتیم مطالعه اش قرآن بود و دعا و اگر خانه مردم بودیم، چون عربی اش خوب بود و دیده بودم مسیر دو ساعته را با یک عرب ر کرده است و مطالبش را به آن می رساند، البته نه آنکه سلیس باشد؛ اما بخاطر مطالعات زیادش توان انتقال پیام را داشت. خلاصه آنجا برایم جالب بود که کتاب های آن ها را بر می داشت و می خواند.با دقت هم می خواند.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.