معرفی کتاب
نوشته های پراکنده بسیار دارم که از همان ابتدای سال های 57-58 آن ها را به مناسبت های مختلف نوشته ام. این یادداشت ها و عکس ها و نوشته ها هر کدام نشانی از حادثه ای، دوستی و شهادتی می داد. نشانی از سرمای 20- درجه ی کردستان در شب های تاریک و سرد زمستان سال 60 و 61 در میان کوه های سرد و منجمد کانی مانگا، سورن، سورکوه و قوچ سلطان …
این پاره نوشته ها همه و همه نشان بودند و حجت و راهنما…
راهم را پیدا کرده بودم! حیات دادن به این پاره نوشته ها و احیا و زنده نمودن حضور جوانان 20 و 22 ساله ی آن سال ها که با یک ساک دستی کوچک از آغوش گرم خانواده بیرون می آمدند و راهی جبهه های بی بازگشت می شدند…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.